معنی فارسی missilry
B2مسئله یا تکنیک مربوط به موشکها و سلاحهای مشابه که به عنوان یک بخش مهم از استراتژیهای نظامی در نظر گرفته میشود.
The art or science of missile weaponry and technology.
- NOUN
example
معنی(example):
ارتش بر بهبود تجهیزات موشکی خود برای دفاع ملی تمرکز کرد.
مثال:
The army focused on improving its missilry for national defense.
معنی(example):
نوآوریها در تجهیزات موشکی، جنگهای مدرن را بهطور قابل توجهی تغییر دادهاند.
مثال:
Innovations in missilry have changed modern warfare significantly.
معنی فارسی کلمه missilry
:
مسئله یا تکنیک مربوط به موشکها و سلاحهای مشابه که به عنوان یک بخش مهم از استراتژیهای نظامی در نظر گرفته میشود.