معنی فارسی missorted

B1

دسته‌بندی نادرست، اشاره به وضعیتی که اشیاء به اشتباه گروه‌بندی یا مرتب شده‌اند.

Items that have been categorized or arranged incorrectly.

example
معنی(example):

بسته‌های به اشتباه دسته‌بندی شده به فرستنده بازگشت داده شد.

مثال:

The missorted packages were returned to the sender.

معنی(example):

او کتاب‌های به اشتباه دسته‌بندی شده را روی قفسه کشف کرد.

مثال:

He discovered the missorted books on the shelf.

معنی فارسی کلمه missorted

: معنی missorted به فارسی

دسته‌بندی نادرست، اشاره به وضعیتی که اشیاء به اشتباه گروه‌بندی یا مرتب شده‌اند.