معنی فارسی missorting
B1عمل دسته بندی نادرست، فرآیند یا عمل انجام خطا در گروهبندی یا مرتبسازی اشیاء.
The act of incorrectly categorizing or arranging items.
- NOUN
example
معنی(example):
دسته بندی نادرست میتواند منجر به عواقب جدی در لجستیک شود.
مثال:
Missorting can lead to serious consequences in logistics.
معنی(example):
دسته بندی نادرست دادهها میتواند بر نتایج تحقیقات تأثیر بگذارد.
مثال:
The missorting of data can affect research results.
معنی فارسی کلمه missorting
:
عمل دسته بندی نادرست، فرآیند یا عمل انجام خطا در گروهبندی یا مرتبسازی اشیاء.