معنی فارسی misstarting
B1شکست در شروع، اشاره به غلطی دارد که در زمان آغاز یک کار یا پروژه رخ میدهد.
The act of beginning something incorrectly.
- OTHER
example
معنی(example):
شکست در شروع پروژه منجر به تاخیرهای زیادی شد.
مثال:
The misstarting of the project led to many delays.
معنی(example):
او نگران شکست در آغاز سیستم جدید بود.
مثال:
She was concerned about the misstarting of the new system.
معنی فارسی کلمه misstarting
:
شکست در شروع، اشاره به غلطی دارد که در زمان آغاز یک کار یا پروژه رخ میدهد.