معنی فارسی misstarts

B1

اشتباهاتی که در حین شروع یک کار به وجود می‌آید.

Incorrect attempts to start something.

example
معنی(example):

اشتباهات او در شروع، موجب سردرگمی در میان تیم شد.

مثال:

His misstarts caused confusion among the team.

معنی(example):

او چندین اشتباه در شروع ارائه را یادداشت کرد.

مثال:

She noted several misstarts in the presentation.

معنی فارسی کلمه misstarts

: معنی misstarts به فارسی

اشتباهاتی که در حین شروع یک کار به وجود می‌آید.