معنی فارسی missyish
B1مرتبط به ویژگیهای دخترانه و فریبنده که غالباً به یک سن خاص اشاره دارد.
Characteristic of being girl-like or childishly feminine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس او بسیار دخترانه بود، با حجم زیادی از چین و رنگهای روشن.
مثال:
Her outfit was very missyish, with lots of frills and bright colors.
معنی(example):
تزئینات بسیار دخترانه بود و به یک جمعیت جوان تر جذب میشد.
مثال:
The decorations were missyish, appealing to a younger audience.
معنی فارسی کلمه missyish
:
مرتبط به ویژگیهای دخترانه و فریبنده که غالباً به یک سن خاص اشاره دارد.