معنی فارسی mistily

B1

به صورت مه‌آلود، به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که دید مبهم و نامشخص است.

Mistily means in a manner that is characterized by or resembling mist or fog.

example
معنی(example):

او با حالتی مه‌آلود به بیرون از پنجره نگاه کرد و در فکر غرق شده بود.

مثال:

She gazed mistily out the window, lost in thought.

معنی(example):

صحنه در نور ملایم به طور مه‌آلود زیبا بود.

مثال:

The scene was mistily beautiful in the soft light.

معنی فارسی کلمه mistily

: معنی mistily به فارسی

به صورت مه‌آلود، به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که دید مبهم و نامشخص است.