معنی فارسی mistyish
B1مهآلود، به حالتی اشاره دارد که در آن دید محدودتر است و چیزی غیر شفاف به نظر میرسد.
Mistyish refers to something that resembles or is characteristic of mist.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظر در نور صبح زود به نظر مهآلود میرسید.
مثال:
The landscape looked mistyish in the early morning light.
معنی(example):
او یک لباس مهآلود به تن داشت که به نظر میرسید دور او شناور است.
مثال:
She wore a mistyish dress that seemed to float around her.
معنی فارسی کلمه mistyish
:
مهآلود، به حالتی اشاره دارد که در آن دید محدودتر است و چیزی غیر شفاف به نظر میرسد.