معنی فارسی misunions

B1

اتحادی که به نادرستی شکل گرفته و باعث ایجاد تنش‌ها و مشکلاتی در کار می‌شود.

The plural form of misunion, referring to multiple flawed unions or associations.

example
معنی(example):

اتحادهای نادرست در سازمان باعث ایجاد مشکلات بزرگ شد.

مثال:

The misunions in the organization caused major issues.

معنی(example):

ما از اتحادهای نادرست قبلی خود یاد گرفته‌ایم تا همکاری را بهبود ببخشیم.

مثال:

We have learned from our past misunions to improve collaboration.

معنی فارسی کلمه misunions

: معنی misunions به فارسی

اتحادی که به نادرستی شکل گرفته و باعث ایجاد تنش‌ها و مشکلاتی در کار می‌شود.