معنی فارسی misventure
B1یک اقدام یا سرمایهگذاری نادرست که معمولاً به شکست میانجامد.
A venture or undertaking that ends in failure or misfortune.
- NOUN
example
معنی(example):
این استارتاپ به دلیل برنامهریزی ضعیف یک شکست بود.
مثال:
The startup was a misventure due to poor planning.
معنی(example):
سرمایهگذاری بدون تحقیق میتواند به شکست منجر شود.
مثال:
Investing without research can lead to misventure.
معنی فارسی کلمه misventure
:
یک اقدام یا سرمایهگذاری نادرست که معمولاً به شکست میانجامد.