معنی فارسی misvalues

B1

کم‌ارزش شمردن یا نادرست درک کردن یک یا چند ارزش.

To incorrectly assess the worth of multiple items or concepts.

example
معنی(example):

او اغلب بازخوردهایی را که می‌گیرد، بی‌ارزش می‌داند.

مثال:

He often misvalues the feedback he receives.

معنی(example):

بسیاری از مردم به تجارب خود ارزش کمی می‌دهند.

مثال:

Many people misvalues their own experiences.

معنی فارسی کلمه misvalues

: معنی misvalues به فارسی

کم‌ارزش شمردن یا نادرست درک کردن یک یا چند ارزش.