معنی فارسی miszone

B1

مناطق را به اشتباه به شکل‌هایی تقسیم‌بندی یا تخصیص دادن که ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند.

To incorrectly designate or categorize areas; often used in planning contexts.

example
معنی(example):

تیم مجبور شد نواحی را به اشتباه منطقه‌بندی کند تا وضوح بهتری داشته باشد.

مثال:

The team had to miszone the areas for better clarity.

معنی(example):

ما مناطق پروژه‌امان را به اشتباه منطقه‌بندی کردیم تا به مهلت‌ها برسیم.

مثال:

We miszone our project areas to meet the deadlines.

معنی فارسی کلمه miszone

: معنی miszone به فارسی

مناطق را به اشتباه به شکل‌هایی تقسیم‌بندی یا تخصیص دادن که ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند.