معنی فارسی mizzensail
B2بادبان کوچکی که در قسمت عقب قایقها قرار دارد و به کنترل بهتر قایق کمک میکند.
A small sail located at the rear of a vessel, used to aid in steering.
- noun
noun
معنی(noun):
A fore-and-aft sail set on a mizzenmast.
example
معنی(example):
درفش میزل از بادبان اصلی کوچکتر است.
مثال:
The mizzensail is smaller than the main sail.
معنی(example):
بادبان میزل قایق به آن کمک کرد تا در میان باد حرکت کند.
مثال:
The boat's mizzensail helped it navigate through the wind.
معنی فارسی کلمه mizzensail
:
بادبان کوچکی که در قسمت عقب قایقها قرار دارد و به کنترل بهتر قایق کمک میکند.