معنی فارسی mizzly

B1

حالت ابری و نمناک که معمولاً با دید کم همراه است.

Foggy and drizzly weather.

example
معنی(example):

هوا ابری و غبار آلود دید را سخت کرده بود.

مثال:

The mizzly weather made it hard to see far.

معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم به دلیل شرایط غبارآلود در خانه بمانیم.

مثال:

We decided to stay indoors due to the mizzly conditions.

معنی فارسی کلمه mizzly

: معنی mizzly به فارسی

حالت ابری و نمناک که معمولاً با دید کم همراه است.