معنی فارسی mobbism
B1ایده یا رفتارهای مرتبط با مابی، که شامل تودهای از افرادی است که به طور دستهجمعی عمل میکنند.
A tendency or attitude showing loyalty to the mob; behavior characteristic of a mob.
- NOUN
example
معنی(example):
مابیسم معمولاً به وضعیتهای هرج و مرج منجر میشود.
مثال:
Mobbism often leads to chaotic situations.
معنی(example):
دانشمند درباره خطرات مابیسم در جامعه نوشت.
مثال:
The scholar wrote about the dangers of mobbism in society.
معنی فارسی کلمه mobbism
:
ایده یا رفتارهای مرتبط با مابی، که شامل تودهای از افرادی است که به طور دستهجمعی عمل میکنند.