معنی فارسی moblike

B1

شبیه به رفتار گروهی و بی‌قانون به ویژه در میان جمعیت‌های بزرگ و بی‌نظم.

Resembling the behavior of a mob, typically chaotic or unruly.

example
معنی(example):

رفتار شبیه به مافیا جمعیت نگران‌کننده بود.

مثال:

The moblike behavior of the crowd was concerning.

معنی(example):

او از میان آشفتگی شبیه به مافیا در خیابان‌ها عبور کرد.

مثال:

She moved through the moblike chaos in the streets.

معنی فارسی کلمه moblike

: معنی moblike به فارسی

شبیه به رفتار گروهی و بی‌قانون به ویژه در میان جمعیت‌های بزرگ و بی‌نظم.