معنی فارسی moeble
B1مبلمان، اشیای قابل نشستن یا قرار دادن در یک مکان برای راحتی و زیبا سازی فضا.
The movable articles in a room that make it fit for living or working.
- NOUN
example
معنی(example):
مبلمان در اتاق شیک و راحت بود.
مثال:
The moeble in the room was stylish and comfortable.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند مبلمان خانه خود را بهروز کنند.
مثال:
They decided to update the moeble in their house.
معنی فارسی کلمه moeble
:
مبلمان، اشیای قابل نشستن یا قرار دادن در یک مکان برای راحتی و زیبا سازی فضا.