معنی فارسی moguey

B1

نوعی موسیقی که معمولاً با سازهای خاص و سبک‌های محلی اجرا می‌شود.

A style of music that reflects local traditions and often uses specific instruments.

example
معنی(example):

او عاشق شنیدن موسیقی موگهی است.

مثال:

He loves to listen to moguey music.

معنی(example):

موسیقی موگهی غالباً شامل سازهای سنتی است.

مثال:

Moguey often features traditional instruments.

معنی فارسی کلمه moguey

: معنی moguey به فارسی

نوعی موسیقی که معمولاً با سازهای خاص و سبک‌های محلی اجرا می‌شود.