معنی فارسی moistureproof
B2ضد رطوبت، قابلیتی که مانع از نفوذ رطوبت میشود.
Resistant to moisture; preventing moisture from entering.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها یک کیف ضد رطوبت برای دوربین طراحی کردند.
مثال:
They designed a moistureproof case for the camera.
معنی(example):
کیسه ضد رطوبت تجهیزات را خشک نگه داشت.
مثال:
The moistureproof bag kept the supplies dry.
معنی فارسی کلمه moistureproof
:
ضد رطوبت، قابلیتی که مانع از نفوذ رطوبت میشود.