معنی فارسی moither

B2

آزار دادن یا اذیت کردن کسی، معمولاً در مورد نکات کوچک.

To bother or confuse someone.

example
معنی(example):

او به نظر می‌رسید که در مورد جزئیات کوچک دیگران را اذیت می‌کند.

مثال:

He seemed to moither about the small details.

معنی(example):

زمانی که دارم تمرکز می‌کنم من را اذیت نکن!

مثال:

Don’t moither me when I’m trying to concentrate!

معنی فارسی کلمه moither

: معنی moither به فارسی

آزار دادن یا اذیت کردن کسی، معمولاً در مورد نکات کوچک.