معنی فارسی molehillish

B1

به معنای چیزی که شبیه تپه‌های کوچک موش مروارید است و ممکن است در این معنی به بی‌اهمیتی چیزی اشاره داشته باشد.

Having qualities or characteristics resembling a molehill, often used metaphorically to suggest insignificance.

example
معنی(example):

باغ به خاطر کنده‌کاری‌ها ظاهری شبیه تپه‌های موش مروارید داشت.

مثال:

The garden had a molehillish appearance from the burrowing.

معنی(example):

استدلال او کمی شبیه تپه موش مروارید بود و واقعاً محتوای قابل توجهی نداشت.

مثال:

His argument was a bit molehillish, not really substantial.

معنی فارسی کلمه molehillish

: معنی molehillish به فارسی

به معنای چیزی که شبیه تپه‌های کوچک موش مروارید است و ممکن است در این معنی به بی‌اهمیتی چیزی اشاره داشته باشد.