معنی فارسی molehilly
B1مفهوم اشاره به منطقهای با تپههای کوچک که ناشی از فعالیتهای موشهای مروارید است.
Describing a terrain characterized by small mounds or hills, typically caused by mole activity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمین بعد از باران خیلی تپهتپه بود.
مثال:
The ground was very molehilly after the rain.
معنی(example):
ما برای قدم زدن در چشمانداز تپهتپه سختی کشیدیم.
مثال:
We found it hard to walk through the molehilly landscape.
معنی فارسی کلمه molehilly
:
مفهوم اشاره به منطقهای با تپههای کوچک که ناشی از فعالیتهای موشهای مروارید است.