معنی فارسی molimen
B1تاثیر، به معنای اثر یا نفوذ چیزی بر روی محیط یا شرایط.
An influence or effect, especially in natural or environmental contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
تاثیرات طوفان در هوا محسوس بود.
مثال:
The molimen of the storm were palpable in the air.
معنی(example):
دانشمندان به بررسی تاثیرات جریانات اقیانوسی پرداختند.
مثال:
Scientists studied the molimen of the ocean currents.
معنی فارسی کلمه molimen
:
تاثیر، به معنای اثر یا نفوذ چیزی بر روی محیط یا شرایط.
