معنی فارسی mollescence

B1

حالت یا ویژگی نرمی در اجسام یا مواد.

The quality or state of being soft.

example
معنی(example):

مولسنس به نرمی مواد اشاره دارد.

مثال:

Mollescence refers to the softness of materials.

معنی(example):

هنرمند نرمی را در مجسمه‌هایش ارج می‌نهاد.

مثال:

The artist cherished the mollescence in his sculptures.

معنی فارسی کلمه mollescence

: معنی mollescence به فارسی

حالت یا ویژگی نرمی در اجسام یا مواد.