معنی فارسی momish

B2

نوعی رفتار یا شخصیت که محبت‌آمیز و دلسوز به نظر می‌رسد.

A behavior or personality that appears loving and caring.

example
معنی(example):

رفتار مومی او باعث لبخند همه شد.

مثال:

Her momish behavior made everyone smile.

معنی(example):

او نسبت به کودکان نگرش بسیار مومی دارد.

مثال:

He has a very momish attitude towards children.

معنی فارسی کلمه momish

: معنی momish به فارسی

نوعی رفتار یا شخصیت که محبت‌آمیز و دلسوز به نظر می‌رسد.