معنی فارسی momo
B1مومو نوعی غذایی است که عموماً شامل خمیر و مواد داخلی است و در بخار پز یا سرخ شده سرو میشود.
A type of dumpling filled with meat or vegetables, often steamed.
- noun
noun
معنی(noun):
A type of Tibetan, Ladakhi and Nepali dumpling made with a simple flour and water dough.
example
معنی(example):
مومو نوعی دامپلینگ است که در برخی کشورهای آسیایی محبوب است.
مثال:
Momo is a type of dumpling popular in some Asian countries.
معنی(example):
برای شام، ما مومو خانگی با سس تند خوردیم.
مثال:
For dinner, we enjoyed homemade momo with spicy sauce.
معنی فارسی کلمه momo
:
مومو نوعی غذایی است که عموماً شامل خمیر و مواد داخلی است و در بخار پز یا سرخ شده سرو میشود.