معنی فارسی moneying
B1پولسازی، فرآیند یا عمل بهدست آوردن یا افزایش پول از طریق سرمایهگذاری یا تلاشهای مالی.
The act of earning or generating money.
- VERB
example
معنی(example):
او پساندازهایش را با سرمایهگذاری منطقی پولسازی میکند.
مثال:
She is moneying her savings by investing wisely.
معنی(example):
او در موقعیتهای دشوار استعداد پولسازی دارد.
مثال:
He has a talent for moneying in difficult situations.
معنی فارسی کلمه moneying
:
پولسازی، فرآیند یا عمل بهدست آوردن یا افزایش پول از طریق سرمایهگذاری یا تلاشهای مالی.