معنی فارسی moneymongering
B1طمعورزی نسبت به پول و ثروت، به عنوان یک رفتار یا رویکرد در کسبوکار یا زندگی روزمره.
The practice of seeking excessive profit or wealth, often at the expense of ethics.
- OTHER
example
معنی(example):
نگرش طمعورزانه او دوستانش را ناراحت کرد.
مثال:
His moneymongering attitude annoyed his friends.
معنی(example):
تاکتیکهای طمعورزانه شرکت غیر اخلاقی بود.
مثال:
The moneymongering tactics of the company were unethical.
معنی فارسی کلمه moneymongering
:
طمعورزی نسبت به پول و ثروت، به عنوان یک رفتار یا رویکرد در کسبوکار یا زندگی روزمره.