معنی فارسی mongering
B1گسترش یا ترویج یک مفهوم یا احساس خاص (مانند ترس یا نارضایتی) در بین افراد.
The act of promoting or spreading a concept or emotion, often negative.
- VERB
example
معنی(example):
گسترش ترسها اغلب منجر به وحشت میشود.
مثال:
The mongering of fears often leads to panic.
معنی(example):
او به خاطر گسترش نارضایتی در میان گروه، مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
He was criticized for mongering dissent among the group.
معنی فارسی کلمه mongering
:
گسترش یا ترویج یک مفهوم یا احساس خاص (مانند ترس یا نارضایتی) در بین افراد.