معنی فارسی monial
B2مونیال، زنی که در یک محیط مذهبی زندگی میکند و معمولاً به دعا و عبادت میپردازد.
A female monk or nun, especially one devoted to a particular order.
- noun
noun
معنی(noun):
A mullion.
example
معنی(example):
مونیال به خاطر حکمت و مهربانیاش شناخته شده بود.
مثال:
The monial was known for her wisdom and kindness.
معنی(example):
او به عنوان یک مونیال در یک صومعه دورافتاده زندگی میکرد.
مثال:
She lived as a monial in a secluded monastery.
معنی فارسی کلمه monial
:
مونیال، زنی که در یک محیط مذهبی زندگی میکند و معمولاً به دعا و عبادت میپردازد.