معنی فارسی mono-specific
B1گلسنگهایی که فقط شامل یک نوع خاص از گیاه یا جانور هستند و تنوع کمتری دارند.
Refers to species that are restricted to just a single specific type.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گیاهان مونو-خاص هستند، به این معنی که فقط یک نوع گل تولید میکنند.
مثال:
Certain plants are mono-specific, meaning they only produce one type of flower.
معنی(example):
گونههای مونو-خاص برای تنوع زیستی بسیار ضروری هستند.
مثال:
Mono-specific species are essential for biodiversity.
معنی فارسی کلمه mono-specific
:
گلسنگهایی که فقط شامل یک نوع خاص از گیاه یا جانور هستند و تنوع کمتری دارند.