معنی فارسی monostables

B1

مدارات الکترونیکی که تنها می‌توانند در یک وضعیت پایدار بمانند تا زمانی که تحریک شوند.

Electronic components that can hold a state temporarily until triggered.

example
معنی(example):

مونواستابل‌ها در مدارهای الکترونیکی برای نگه‌داشتن موقت یک موقعیت استفاده می‌شوند.

مثال:

Monostables are used in electronic circuits to hold a position temporarily.

معنی(example):

ما در کلاس الکترونیک خود در مورد مونواستابل‌ها یاد گرفتیم.

مثال:

We learned about monostables in our electronics class.

معنی فارسی کلمه monostables

: معنی monostables به فارسی

مدارات الکترونیکی که تنها می‌توانند در یک وضعیت پایدار بمانند تا زمانی که تحریک شوند.