معنی فارسی monoclinal

C1

مونوکلینال به ساختارهایی اطلاق می‌شود که در آن لایه‌های زمین در یک زاویه آرامشی قرار دارند.

Referring to geological structures formed by a single slope or angle in the earth's layers.

example
معنی(example):

تشکیل‌های مونوکلینال می‌توانند به طور قابل توجهی بر مناظر تأثیر بگذارند.

مثال:

Monoclinal formations can significantly influence the landscape.

معنی(example):

مطالعه ساختارهای مونوکلینال به زمین‌شناسان کمک می‌کند تا تغییرات زمین را درک کنند.

مثال:

Studying monoclinal structures helps geologists understand earth changes.

معنی فارسی کلمه monoclinal

: معنی monoclinal به فارسی

مونوکلینال به ساختارهایی اطلاق می‌شود که در آن لایه‌های زمین در یک زاویه آرامشی قرار دارند.