معنی فارسی monocularly

B1

مونوکولار به حالت دیدن با یک چشم اشاره دارد.

In a manner that involves or uses only one eye.

example
معنی(example):

او ستاره‌ها را از طریق تلسکوپ به صورت مونوکولار مشاهده کرد.

مثال:

He observed the stars monocularly through a telescope.

معنی(example):

مشاهده یک شیء به صورت مونوکولار می‌تواند تحلیل را ساده‌تر کند.

مثال:

Monocularly viewing an object can simplify the analysis.

معنی فارسی کلمه monocularly

: معنی monocularly به فارسی

مونوکولار به حالت دیدن با یک چشم اشاره دارد.