معنی فارسی monocrotism

B1

مونوکروتیسم، نظریه یا حالت غالب بودن یک ویژگی خاص در تصمیم‌گیری‌ها یا روش‌ها است.

The dominance of a single characteristic that affects policies or decisions.

example
معنی(example):

مونوکروتیسم می‌تواند به رکود در نوآوری منجر شود.

مثال:

Monocrotism can lead to stagnation in innovation.

معنی(example):

مونوکروتیسم این سیاست، پتانسیل ایده‌های جدید را محدود کرد.

مثال:

The monocrotism of the policy limited the potential for new ideas.

معنی فارسی کلمه monocrotism

: معنی monocrotism به فارسی

مونوکروتیسم، نظریه یا حالت غالب بودن یک ویژگی خاص در تصمیم‌گیری‌ها یا روش‌ها است.