معنی فارسی monodontal

B1

حیوان یا موجودی که تنها یک دندان داشته باشد.

Referring to an animal or creature that has only one tooth.

example
معنی(example):

یک حیوان مونو دنتال تنها یک دندان دارد.

مثال:

A monodontal animal has only one tooth.

معنی(example):

فسیل یک موجود مونو دنتال کشف شد.

مثال:

The fossil of a monodontal creature was discovered.

معنی فارسی کلمه monodontal

: معنی monodontal به فارسی

حیوان یا موجودی که تنها یک دندان داشته باشد.