معنی فارسی monogenous
B1به صفات یا ویژگیهایی اشاره دارد که از یک منبع یا جد واحد نشأت میگیرند.
Having or arising from a single source or origin.
- OTHER
example
معنی(example):
طبیعت مونوژنوس گونهها در شباهتهایشان واضح است.
مثال:
The monogenous nature of the species is evident in their similarities.
معنی(example):
دانشمندان کشف کردند که ویژگیهای مونوژنوس به ارث میرسند.
مثال:
Scientists discovered that the monogenous traits are inherited.
معنی فارسی کلمه monogenous
:
به صفات یا ویژگیهایی اشاره دارد که از یک منبع یا جد واحد نشأت میگیرند.