معنی فارسی monogynia
B1وضعیتی که در آن فقط یک اندام زایشی مؤنث وجود دارد.
The state of having only one female reproductive organ.
- OTHER
example
معنی(example):
مونوژنیا به حالتی اشاره دارد که فقط یک اندام زایشی مؤنث وجود دارد.
مثال:
Monogynia refers to the condition of having only one female reproductive organ.
معنی(example):
در برخی گونهها، مونوژنیا میتواند بر نرخهای تولیدمثل تأثیر بگذارد.
مثال:
In some species, monogynia can affect reproduction rates.
معنی فارسی کلمه monogynia
:
وضعیتی که در آن فقط یک اندام زایشی مؤنث وجود دارد.