معنی فارسی monograptid

B1

نوعی موجود دریایی منقرض شده که از خانواده مونولوگراپتیده است.

An extinct type of marine organism belonging to the family Monograptidae.

example
معنی(example):

مونولوگراپید نوعی موجود دریایی منقرض شده بود.

مثال:

The monograptid was a type of extinct marine organism.

معنی(example):

پژوهشگران یک گونه جدید از مونولوگراپید را کشف کردند.

مثال:

Researchers discovered a new species of monograptid.

معنی فارسی کلمه monograptid

: معنی monograptid به فارسی

نوعی موجود دریایی منقرض شده که از خانواده مونولوگراپتیده است.