معنی فارسی monologian

B1

مونولوژیان به فردی اطلاق می‌شود که در گفتارهای طولانی و انفرادی تخصص دارد و عمدتاً افکار شخصی خود را بیان می‌کند.

A person who engages in long, solitary speeches or discourses, often reflecting personal thoughts.

example
معنی(example):

یک مونولوژیان معمولاً در بحث دربارهٔ افکار تنهایی شرکت می‌کند.

مثال:

A monologian often engages in discussing solitary thoughts.

معنی(example):

او خود را به عنوان یک مونولوژیان طبقه‌بندی کرد زیرا ایده‌هایش را در مونولوگ‌های طولانی بیان می‌کرد.

مثال:

He classified himself as a monologian because he expressed his ideas in long monologues.

معنی فارسی کلمه monologian

: معنی monologian به فارسی

مونولوژیان به فردی اطلاق می‌شود که در گفتارهای طولانی و انفرادی تخصص دارد و عمدتاً افکار شخصی خود را بیان می‌کند.