معنی فارسی monolocular

B1

به ساختار یا سیستمی اطلاق می‌شود که تنها از یک لبه یا چشم تشکیل شده باشد.

Pertaining to or utilizing a single ocular or eye.

example
معنی(example):

دانشمند از میکروسکوپ تک‌چشمی برای مشاهده نمونه استفاده کرد.

مثال:

The scientist used a monolocular microscope to observe the specimen.

معنی(example):

بینایی تک‌چشمی ممکن است در برخی از گونه‌های حیوانی یک نقصان باشد.

مثال:

Monolocular vision can be a disadvantage in certain animal species.

معنی فارسی کلمه monolocular

: معنی monolocular به فارسی

به ساختار یا سیستمی اطلاق می‌شود که تنها از یک لبه یا چشم تشکیل شده باشد.