معنی فارسی monolobular
B1به ساختاری اطلاق میشود که از یک بدن یا قسمت مجزا تشکیل شده باشد.
Referring to a structure that consists of a single lobe or segment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی تکگوشهای دستگاه طرفداران فناوری را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The monolobular design of the gadget impressed tech enthusiasts.
معنی(example):
ساختارهای تکگوشهای در اشکال مختلف معماری مدرن یافت میشوند.
مثال:
Monolobular structures can be found in various forms of modern architecture.
معنی فارسی کلمه monolobular
:
به ساختاری اطلاق میشود که از یک بدن یا قسمت مجزا تشکیل شده باشد.