معنی فارسی monomaniac
B1 /ˌmɑnoʊˈmeɪnɪæk/فردی که به شدت بر روی یک موضوع خاص تمرکز و وسواس دارد.
A person obsessed with a single idea or subject.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A person who is obsessed with a single thing, to the exclusion of other concerns.
adjective
معنی(adjective):
Focused on one thing above all others.
example
معنی(example):
او وقتی صحبت از جمع‌آوری تمبر می‌شود، یک مونومانیاک است.
مثال:
He is a monomaniac when it comes to collecting stamps.
معنی(example):
مونومانیاک بودن می‌تواند هم یک نقطه قوت و هم یک نقطه ضعف باشد.
مثال:
Being a monomaniac can be both a strength and a weakness.
معنی فارسی کلمه monomaniac
:
فردی که به شدت بر روی یک موضوع خاص تمرکز و وسواس دارد.
