معنی فارسی monomerous

B1

ترکیباتی که به صورت ساختارهای مستقل و یک‌دست وجود دارند.

Composed of single units that are independent and uniform.

example
معنی(example):

زنجیره تک‌منظوره به‌راحتی در آزمایشگاه سنتز می‌شود.

مثال:

The monomerous chain can easily be synthesized in the lab.

معنی(example):

ترکیبات تک‌منظوره خواص شیمیایی متمایزی دارند.

مثال:

Monomerous compounds have distinct chemical properties.

معنی فارسی کلمه monomerous

: معنی monomerous به فارسی

ترکیباتی که به صورت ساختارهای مستقل و یک‌دست وجود دارند.