معنی فارسی monometric
B2مونو متریک به مفهوم یک اندازهگیری یا سیستم واحد اشاره دارد که بر یک بعد تمرکز دارد.
Related to or characterized by a single metric or measurement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی بر روی رویکرد مونو متریک به هندسه متمرکز بود.
مثال:
The design focused on a monometric approach to geometry.
معنی(example):
اندازهگیریهای مونو متریک در این زمینه تحقیق بسیار حیاتی هستند.
مثال:
Monometric measurements are crucial in this field of research.
معنی فارسی کلمه monometric
:
مونو متریک به مفهوم یک اندازهگیری یا سیستم واحد اشاره دارد که بر یک بعد تمرکز دارد.