معنی فارسی monopathic
B1به رویکردی اشاره دارد که تنها بر یک جنبه یا قسمت خاص تمرکز دارد.
Pertaining to a treatment method that addresses only one specific aspect or area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک از یک رویکرد منوپاتیک برای درمان بیمار استفاده کرد.
مثال:
The doctor used a monopathic approach to treat the patient.
معنی(example):
درمانهای منوپاتیک معمولاً بر روی یک نیاز خاص متمرکز میشوند.
مثال:
Monopathic treatments often focus on one specific area of need.
معنی فارسی کلمه monopathic
:
به رویکردی اشاره دارد که تنها بر یک جنبه یا قسمت خاص تمرکز دارد.