معنی فارسی monopathy

B1

به حالتی اطلاق می‌شود که تنها یک اندام یا بخش از بدن را درگیر می‌کند.

A condition or disease affecting a single body part or system.

example
معنی(example):

منوپاتی به حالتی اشاره دارد که فقط یک قسمت یا جنبه از بدن تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

مثال:

Monopathy refers to a condition affecting only one part or aspect of the body.

معنی(example):

از نظر پزشکی، منوپاتی می‌تواند بیماری‌هایی را توصیف کند که تنها یک اندام را زیر حمله قرار می‌دهند.

مثال:

In medical terms, monopathy can describe diseases that only target a single organ.

معنی فارسی کلمه monopathy

: معنی monopathy به فارسی

به حالتی اطلاق می‌شود که تنها یک اندام یا بخش از بدن را درگیر می‌کند.