معنی فارسی monophase

B1

سیستم یا فرایندی که دارای یک فاز یا حالت است.

Pertaining to a system or process that has a single phase.

example
معنی(example):

سیستم تک فاز برای تحلیل آسان است.

مثال:

A monophase system is easy to analyze.

معنی(example):

موتورهای تک فاز معمولاً در وسایل خانگی استفاده می‌شوند.

مثال:

Monophase motors are commonly used in household appliances.

معنی فارسی کلمه monophase

: معنی monophase به فارسی

سیستم یا فرایندی که دارای یک فاز یا حالت است.