معنی فارسی monophasia

B1

وضعیتی که در آن فرد با مشکل در تولید گفتار مواجه است.

A condition characterized by limited or impaired verbal expression.

example
معنی(example):

منو فازیا به وضعیتی اشاره دارد که خروجی کلامی محدود است.

مثال:

Monophasia refers to a condition of limited verbal output.

معنی(example):

در اصطلاح پزشکی، منو فازیا گاهی یک مانع گفتاری محسوب می‌شود.

مثال:

In medical terms, monophasia is sometimes considered a speech obstacle.

معنی فارسی کلمه monophasia

: معنی monophasia به فارسی

وضعیتی که در آن فرد با مشکل در تولید گفتار مواجه است.