معنی فارسی monophylety

B1

مفهومی در زیست‌شناسی که به اصل نسبت فیزیولوژیکی اشاره دارد.

The condition of being monophyletic; all members of a group descended from a common ancestor.

example
معنی(example):

منو فیلتیک در درک زیست‌شناسی تکاملی مهم است.

مثال:

Monophylety is important in understanding evolutionary biology.

معنی(example):

مفهوم منو فیلتیک به دانشمندان کمک می‌کند تا گونه‌ها را به درستی طبقه‌بندی کنند.

مثال:

The concept of monophylety helps scientists classify species accurately.

معنی فارسی کلمه monophylety

: معنی monophylety به فارسی

مفهومی در زیست‌شناسی که به اصل نسبت فیزیولوژیکی اشاره دارد.